
“به معلولیت احترام بگذارید”!
این نه یک شعار است، نه یک خواهش…
بلکه وظیفه ایست که خیلی هایمان جدی نمی گیریم
من دوستی دارم که با معلولیت به دنیا آمده است نمی تواند درست راه برود، با لکنت حرف می زند و دست هایش می لرزد اما با استعداد است داستان می نویسد، بهترین داستان های کوتاه را…
یک بار برایم تعریف کرد خواهرهایش از همراهی او خجالت می کشند و مادرش خیلی به ندرت با او بیرون می رود و این بزرگترین حسرتش بود او با معلولیت کنار آمده اما با این حس تبعیض نه!
یک روز هم در اتوبوس پسر بچه ای را دیدم با معلولیت ذهنی. می خندید فقط می خندید
گاهی آرام و گاهی با صدای بلند…
من تمام راه او را نگاه کردم و همراه با هر خنده اش خندیدم وقتی پیاده شدم حال خوبی داشتم…
می خواهم بگویم هم آن دوست معلولی که با لرزش دستانش داستان می نویسد و هم آن پسر بچه معلول ذهنی که با خنده هایش می تواند حال یک نفر را خوب کند
هر دو برای این دنیا مفیدند!
نه مستحق مسخره کردن هستند و نه از ترحم لذت می برند
آنها و هزاران معلول دیگر در جهان فقط احترام می خواهند، باور می خواهند
آنها خوبند…
ما باید فکری به حال خودمان بکنیم!
#فرشته_رضایی