نابخشودنی ترین شوخی…

با احساس آدم ها شوخی نکنید…
میان سرگرمی های روزمره تان لطفا قلب آدم ها را هدف نگیرید!
یعنی اگر از علاقه تان به کسی مطمین نیستید هرگز پا به دنیایش نگذارید!
این تصور که عشق و علاقه بین رابطه به وجود می آید را بریزید دور
و از همان اول با “اطمینان” پا به حریم کسی بگذارید نه برای “امتحان”…
به این فکر کنید که شاید یک نفر این رابطه را جدی بگیرد و با رفتنتان بشکند
آنقدر که شاید بعد از شما چشمش را روی تمام فرصت ها ببندد
آنقدر که شاید تمام آدم های اطرافش را جای شما قضاوت کند و دیگر هرگز نتواند به کسی دل ببندد آنقدر که تا ابد زندگیش رو به راه نشود…
پس اگر از علاقه تان به کسی تردید دارید دستش را نگیرید و پا به دنیایش نگذارید
شاید شما بروید و به زندگیتان ادامه دهید اما کسی که وابسته تان شده
کسی که قلبش را به عشق شما کوک کرده اگر نبض زندگیش بایستد…
می توانید خودتان را ببخشید؟
باور کنید این نابخشودنی ترین شوخی دنیاست!

#فرشته_رضایی

همه چیز درست می شود!

به نظرم از جمله ی
“صبر کن، همه چیز درست می شود”
مسخره تر نداریم!
آخر با نشستن و دست روی دست گذاشتن تا حالا چه چیزی درست شده؟
مثلا، چند عاشق به هم رسیده اند؟
چند زندگی سر گرفته چند نفر مشکل مالی شان حل شده!
چه کسی برای خودش خانه یا ماشین مورد علاقه اش را خریده…
کدام پدر با صبر کردن جهیزیه دخترش جور شده…
یا کدام پسری کار پیدا کرده؟
به نظرم باید جای واژه ها را عوض کرد
باید گفت “سعی کن، تا همه چیز درست شود “
برای خواسته ات بجنگ، تا همه چیز درست شود…
بعضی واژه ها اشتباهی جا افتاده اند!

#فرشته_رضایی

اتفاق ها بهانه است!

باور کنید اکثر مرگ ها
آنطوری که به نظر می رسند نیستند!
شاید در ظاهر، یکی قلبش بایستد یک نفر تصادف کند یکی بیمار شود
و یک نفر به مرگ طبیعی بمیرد…
اما باور کنید تمام حقیقت این نیست بیشتر وقت ها این عقده ها هستند که
آدم ها را می کشند نه اتفاق ها…
مثلا همین جاهای خالی همین رفتن های تلخ استرس های از دست دادن
عاشق بودن و دم نزدن دوست داشتن و دوست داشته نشدن حرف داشتن و سکوت کردن…
همین دردها، همین عقده های ریز و درشت در یکی می شود سکته در یکی می شود یک لحظه حواس پرتی و تصادف در یکی ذره ذره نفوذ می کند و می شود بیماری و در بدترین حالت “دق “
آدم از خودش کم می آورد یک شب میخوابد و دیگر هرگز بیدار نمی شود!
به خدا قسم، این روزها بیشتر آدم ها از عشق می میرند
از درد دل های تلنبار شده…
اتفاق ها بهانه است!

#فرشته_رضایی

دوستت دارم به موقع!

گاهی فکر می کنم حرف ها هم
شبیه غذاها تاریخ انقاضا دارند
یعنی باید درست و به موقع مصرف شوند
یعنی اگر تاریخ مصرفشان بگذرد، به درد نخور میشوند، دور ریختنی میشوند!
فکر کن…
یک غذای تازه و گرم و داغ، چقدر به جانت می چسبد؟
حرف ها هم همین اند تا وقتی مزه دارند که گوشی برای شنیدن در انتظارشان باشد
زمانش که بگذرد سرد می شوند، از دهان می افتند!
گاهی به این فکر می کنم
که هیچ چیز در دنیا
به اندازه “دوستت دارمی”
که به موقع گفته نمی شود مسموم نیست!

#فرشته_رضایی

انسان تا وقتی زنده است که…

انسان تا وقتی زنده است که برای خودش مهم باشد!
اول برای خودش!
اگر هنوز هم هر صبح که از خواب بیدار می شوید به سمت آینه می روید، به خودتان نگاه می کنید و با شجاعت با روزهای گذشته مقایسه می کنید، گاهی لبخند می زنید و گاهی یک اخم تحویل می گیرید…
اگر فقط چند دقیقه در روز به این فکر می کنید که باید به پیاده روی های طولانی بروید یا مدتی ست سری به ورزش مورد علاقه تان نزده اید اگر هنوز هم در یک مهمانی با شنیدن جمله کمی چاق شدی یا فرم ابرویت قدیمی شده یا مدل موهایت تکراری ست به تکاپو می افتید و از فردایش تصمیم میگیرید برای خودتان کاری کنید…
اگر هنوز با دیدن لباس های گلدار و رنگی در مغازه ها به وجد می آیید و هوس پوشیدنشان را می کنید اگر هنوز هنگام راه رفتن شکمتان را تو میدهید و سینه تان را سپر می کنید تا ظاهرتان زیبا به نظر بیاید
اگر هر دغدغه ای شبیه اینها در زندگیتان دارید
اگر همین حساسیت های ساده را جدی می گیرید
یعنی شما بسیار با انگیزه اید…
یعنی حالا حالاها دلتان میخواهد
زندگی کنید!

#فرشته_رضایی

دلیل زندگی

بدون بهانه که نمی شود کاری کرد
بی دلیل که اتفاقی نمی افتد…
فکرش را بکن!
همین خندیدن ساده همین گریه کردن
خوابیدن و بیدار شدن شاد بودن و غمگین بودن…
تمام اینها بهانه می خواهد
و وای به حالت، اگر دلیل تمام اتفاق هایت بشود یک نفر دیگر
اگر یک روز به خودت آمدی و دیدی نه می توانی بخندی نه میتوانی اشک بریزی…
نه دوست داری بیدار باشی و نه دوست داری بخوابی
نه چیزی شادت می کند و نه از چیزی غمگین می شوی
اگر یکدفعه دیدی با نبودنش تمامت کرده است
تعجب نکن!
آدمها همین اند خطرناکند بعضی هایشان رفتن بلدند…
پس از همان اول دلیل زندگیت را
با احتیاط انتخاب کن!

#فرشته_رضایی

به معلولیت احترام بگذارید…

“به معلولیت احترام بگذارید”!
این نه یک شعار است، نه یک خواهش…
بلکه وظیفه ایست که خیلی هایمان جدی نمی گیریم
من دوستی دارم که با معلولیت به دنیا آمده است نمی تواند درست راه برود، با لکنت حرف می زند و دست هایش می لرزد اما با استعداد است داستان می نویسد، بهترین داستان های کوتاه را…
یک بار برایم تعریف کرد خواهرهایش از همراهی او خجالت می کشند و مادرش خیلی به ندرت با او بیرون می رود و این بزرگترین حسرتش بود او با معلولیت کنار آمده اما با این حس تبعیض نه!
یک روز هم در اتوبوس پسر بچه ای را دیدم با معلولیت ذهنی. می خندید فقط می خندید
گاهی آرام و گاهی با صدای بلند…
من تمام راه او را نگاه کردم و همراه با هر خنده اش خندیدم وقتی پیاده شدم حال خوبی داشتم…
می خواهم بگویم هم آن دوست معلولی که با لرزش دستانش داستان می نویسد و هم آن پسر بچه معلول ذهنی که با خنده هایش می تواند حال یک نفر را خوب کند
هر دو برای این دنیا مفیدند!
نه مستحق مسخره کردن هستند و نه از ترحم لذت می برند
آنها و هزاران معلول دیگر در جهان فقط احترام می خواهند، باور می خواهند
آنها خوبند…
ما باید فکری به حال خودمان بکنیم!

#فرشته_رضایی

فرصت های زندگی!

چقدر باید از این اتفاق ها بیفتد؟
چقدر زلزله، چقدر سیل چند آتش سوزی، چند تصادف…
چند تلنگر کافیست تا یادمان بیاید زندگی کوتاهتر از این حرف هاست!
تا بدانیم حادثه هیچگاه خبر نمیکند تا بفهمیم این با هم بودن هایمان
ابدی نیست!
اینکه هنگام حوادث همدردی میکنیم، دلسوزی میکنیم بهترین کار دنیاست
اما ای کاش تمام سال ها، تمام ماه ها، تمام روزها را با هم مهربان باشیم
ای کاش یادمان نرود خطرها بسیار…
و فرصت های زندگی کم است!

#فرشته_رضایی

مجازی های زندگی

اصلا تا حالا دقت کرده اید که گاهی مجازی های زندگی آدم مهم تر می شوند از
حقیقی ها!
یعنی گاهی وقت ها آدم صحبت کردن با یک دوست مجازی را ترجیح می دهد به هم کلامی با همه آدم های اطرافش…
اصلا گاهی ممکن است آن دوست مجازی را ندیده باشی، حتی ندانی کجاست، چند سال دارد؟ اما باز دوست داری برایش حرف بزنی، برایت درد دل کند…
حتی گاهی از این سمت گوشی اشک ریخته ای برای درد رفیق مجازی آن سمت
گوشی ات…
تا حالا پرسیده اید چرا گاهی مجازی های زندگی آدم مهم تر می شوند از حقیقی ها؟
شاید یکی از دلایلش این باشد ما نسلی هستیم که عادت کرده ایم فقط از دور برای هم زیبا باشیم!
هر چه دست نیافتنی تر بهتر…
نزدیک هم که می آییم دنبال عیب ها می گردیم، دنبال نقطه ضعف ها کمبودها…
دور که باشیم اما
خوب سنگ صبورهایی هستیم برای هم…
خوب شانه هایی برای سر گذاشتن!

#فرشته_رضایی

هرزگی

هرزگی…
هنوز برایمان درست جا نیفتاده!
همین که اسمش به گوشمان می رسد
یاد انحرافات جنسی می افتیم…
و پیش خودمان هزار بار محکوم می کنیم آن کسی را که مرتکب این کار می شود
اما آیا تا به حال از دیگر ابعادش چیزی شنیده ایم؟
تا به حال کسی از هرزگی ذهنی ما را ترسانده است؟!
از کسی که تن نمی فروشد اما با فکرش، با زبانش دیگران را به انحراف می کشاند
از کسی که تن نمی فروشد اما خواسته و دانسته با احساس دیگران بازی می کند
از دلبری های دروغی لذت می برد
از اشتراک احساسش با افراد مختلف…
کسی گفته که اینها مسموم ترند، خطرناکترند!
هرزه جنسی آگاهانه انتخاب می شود
اما هرزه ذهنی آرام و خاموش نفوذ می کند قلبت را هدف می گیرد
دروغ می گوید فریب می دهد…
کافی ست کمی خودمان را به خواب نزنیم
کافی ست کمی با دقت بیشتری به اطرافمان نگاه کنیم
در این دنیا کم نیستند
هرزه هایی در ظاهری کاملا آبرومند!

#فرشته_رضایی

تمامی حقوق برای فرشته رضایی محفوظ است. ©1400