ادامه دادن

گاهی وقت ها در زندگی، “ادامه دادن” جای دوست داشتن را می گیرد…
یعنی با اینکه میدانی علاقه ای در کار نیست در یک رابطه می مانی
به خاطر آبرویت…
به خاطر خانواده ات…
به خاطر فرزندانت…
و به خاطر هر چیزی به غیر از خودت!
به اینجای زندگی اگر رسیدی برای رفتن به جهنم، نیاز به مردن نداری
همینجا “جهنم” است!

#فرشته_رضایی

به خاطر خودم می روی؟

“به خاطر خودم می روی…”؟
چه احمقانه!
مگر آن روزها که از عشق میگفتی، آن روزها که دلدادگی ام را می دیدی و قول های قشنگ می دادی، حواست به عاشقی ام بود؟
مگر از وابسته شدنم ترسیدی یا در دل بردنم احتیاط کردی؟
مگر نگران احساسم بودی…
اصلا آن وقتی که آمدی مگر به خاطر من بود که حالا به خاطر من بروی؟
نه جانم…
هر کسی می آید هر کسی از عشق می گوید و هر کسی زیر قولهایش می زند و می رود
به خاطر خودش است نه دیگری…
فقط پذیرفتنش “شجاعت ” می خواهد!

#فرشته_رضایی

قتل های احساسی

هر روز آدم های زیادی در جهان کشته می شوند!
اما نه در جنگ و نه با گلوله…
نه در آتش سوزی و نه در سیل و زلزله
این ها به طرز بی رحمانه ای به قتل می رسند اما قاتل هایشان آزادانه زندگی می کنند
کنار ما راه می روند، به ما لبخند می زنند و آرام و بی صدا نقشه ی قتل های بعدی شان را می کشند!
و هیچوقت کسی نمی فهمد آنها که مرده اند جرمشان دوست داشتن بود.
کسی نمی فهمد.
قاتل ها به کارشان ادامه می دهند…
و هیچ دادگاهی برای قتل های احساسی مجازاتی تعیین نمی کند!

#فرشته_رضایی

دروغ

کاش می شد رنگ چشم آدمها به حالشون بستگی داشت
مثلا روزایی که غمگین بودن رنگ چشمشون مشکی میشد یا قهوه ای تیره
روزایی که شاد بودن سبز میشد یا آبی…
و روزای معمولی عسلی یا خاکستری
اون وقت دیگه هیچکس نمیتونست در مورد حالش دروغ بگه!

#فرشته_رضایی

نفر دوم بودن

نفر دوم بودن در زندگی یک نفر، آسان نیست!
برعکس از آن کارهایی ست که از عهده ی هر کسی بر نمی آید
وقتی تو، به عنوان فرد دوم پا به دنیای کسی می گذاری باید خیلی قوی باشی، خلاق باشی آنقدر که بتوانی نفر اول را در ذهنش کمرنگ کنی…
نفر اول اگر خوب بوده تو باید خوب تر باشی…
نفر اول اگر بد بوده تو باید با رفتارت ثابت کنی که همه آدمها شبیه هم نیستند…
نفر دوم بودن هنر میخواهد، صبر و حوصله می خواهد زیرا اکثر این آدم ها جایگزین یک آدم مثبت نمی شوند و در روزهای خوشی نمی آیند اتفاقا برعکس درست در روزهایی که یک نفر همه چیزش را باخته، در اوج شکست و ناامیدی، وسط دربه دری هایش، در همان روزهایی که به زمین و زمان بدبین است سر می رسند،
راستش آدم های دوم رابطه ها بیشتر وقت ها قهرمانان بی سر و صدایی هستند که باور زخمی یک نفر را ترمیم می کنند و چینی شکسته ی قلب یک آدم را بند می زنند!

#فرشته_رضایی

نفر دوم بودن؛ دکلمه شده توسط پدرام ثانی

بدهکار

اینکه دلت می خواهد بدهکار کسی نباشی خوب است…
اینکه حواست به سرمایه و احساس دیگران هست بهترین حس دنیاست 
اما تا حالا چقدر هم برایت مهم بوده که بدهکار خودت نباشی؟
چند بار با خودت خلوت کرده ای و بدون سانسور خودت را محک زده ای ببینی چقدر از دلت هنوز بوی عشق میدهد و چقدرش سهم کینه ها و کدورت ها شده، ببینی اندازه شادی هایت چقدر است و غم هایت سر به کجا کشیده؟ حساب کنی میزان دوست داشتن در وجودت بیشتر است یا تنفر بیشترین حجمش را پر کرده…
آدمهایی که قرار بود الویت زندگیت باشند را مرور کنی ببینی چند نفرشان را توانسته ای برای خودت نگه داری و کدام ها طعمه بی توجهی ات شده اند؟
ببینی به چند درصد از عشق و احساست بها داده ای و چقدرش را زیر خروارها ترس و حسرت دفن کرده ای تا حالا چند بار خودت را در آغوش گرفته ای و به حرف هایش گوش داده ای چند بار برای حال دلت کاری کرده ای؟
راستش خیلی از ما به خودمان بدهکاریم…
به خاطر بی توجهی برای اینکه خیلی وقت ها یادمان رفته به داد دلمان برسیم و حاصلش شده اینهمه شکست، اینهمه تنهایی!
برای تمام وقت هایی که فراموش کرده ایم عزیز خودمان باشیم 
و هیچ چیز در دنیا بدتر از بدهکار ماندن به خودت نیست!

#فرشته_رضایی

درس زندگی

از همان اوایل سن نوجوانی خیلی از مادرها خودشان را موظف می دانند به دخترهایشان درس زندگی بدهند، از آشپزی گرفته تا نکات ریز خانه داری و آداب و رسوم همسرداری…
مهم نیست یک دختر در چه سنی ازدواج می کند یا در چه موقعیت اجتماعی،
اما دختر ایده آل دختری ست که اینها را آموخته.
یک دختر یاد می گیرد رفیق شوهرش باشد و شریک غم و شادی اش و پابه پای مردش با مشکلات زندگی بجنگد و در بدترین شرایط تنهایش نگذارد و خانه ای امن بسازد برای آرامش همسر و فرزندانش…
و تمام اینها بهترین درسی ست که از یک مادر برای دخترش به یادگار می ماند.
اما چه میشود در کنار آموزش فرزندان دختر، گاهی هم یک مادر با پسرش خلوت کند و به او هم درس زندگی بیاموزد بگوید پسرم زنی که به زندگیت می آید شبیه ماشین یا تفنگت نیست که اگر خراب شد کنارش بگذاری…
شبیه عروسک نیست که تا ابد کمر باریک و زیبا بماند او پیر میشود، شاید چاق یا لاغر شود، شاید بیمار شود و یک مرد واقعی باید در بدترین شرایط هم همسرش را تنها نگذارد…
یادش بدهد نیاز یک زن فقط مادی نیست و او به ابراز عشق های زبانی هم نیاز دارد 
از حسرت هایش برایش بگوید از علاقه هایش و از هر آنچه یک زن را از لحاظ عاطفی خوشبخت می کند…
واقعا چه می شود اگر والدین به یک اندازه برای دخترها و پسرها وقت بگذارند؟
فکر کنید چه فایده ای دارد وقتی تمام زیبایی های یک دختر، هر آن چه که برای یک
زن ایده آل بودن آموخته در چشم مردش قیمتی نداشته باشد؟
همانطور که با دخترهایتان حرف می زنید
با پسرها هم حرف بزنید!
اصلا به وظایف زنانه و مادرانه تان این را هم اضافه کنید که مردانی ایده آل تحویل هم جنسانتان بدهید!

#فرشته_رضایی

انتظار بعضی رفتارها

چرا انتظار بعضی رفتارها را از بعضی آدمها نداریم؟
چرا فکر می کنیم آن کسی که مهربان است
که دلش نازک است، که حتی با دیدن یک فیلم غمگین اشکش در می آید، کسی که بخشیدن بلد است
که محبت می داند، کسی که سنگ صبور است حق ندارد ناراحت شود
حق ندارد اعتراض کند دلخور شود، قهر کند یا حق ندارد از کنارمان برود…
چرا یادمان می رود آنها هم دل دارند فقط بخشنده تر 
قلب دارند فقط پراحساس تر روح دارند فقط پر طاقت تر…
و تمام اینها دلیل نمی شود که تا ابد از اشتباهاتمان بگذرند و تظاهر کنند اتفاقی نیفتاده 
هر چیزی ظرفیتی دارد و زیاد که می شود سر می رود
حتی صبر حتی تحمل…

#فرشته_رضایی

فراموشی

همسایه ما پیرزن تنهایی ست که هر روز چیزهای زیادی را فراموش می کند،
از قرص هایش گرفته تا وقت دکتر، تا محل گذاشتن وسایل شخصی اش…
گاهی یادش می رود وقت بیرون رفتن از خانه کلید بردارد و گاهی در خیابان گیج می شود و آدرس خانه اش را گم می کند
گاهی وقت ها برای گرفتن یک دانه نان ساعت ها راه می رود چون نانوایی را پیدا نمی کند و بعضی روزها تلویزیون خانه اش را نمی تواند روشن کند چون کلیدهایش را با هم قاطی می کند…
حتی بعضی وقت ها یادش می رود همسرش را در ۵۰ سالگی از دست داده و بیست سال است که تنها زندگی میکند، ساعت ها می نشیند و با او حرف می زند و صدای خنده هایش همه جا می پیچد…
همسایه ما پیرزن تنهایی ست که هر روز چیزهای زیادی را فراموش می کند
اما هرگز یادش نمی رود که دو پسر و چهار دختر دارد
او همیشه فکر می کند بچه هایش فراموشی گرفته اند!

#فرشته_رضایی

آدم ها به دنبال لیاقتشان می روند

“آدم ها به دنبال لیاقتشان می روند…”
و این جمله ایست که علت رفتن بعضی ها را برایمان توجیه می کند و بی لیاقتی شان را به نمایش می گذارد
اما ای کاش جمله ای هم بود که نوع رفتن آدمها را توجیه می کرد و چگونگی رفتنشان را به چالش می کشید
من اگر بودم می گفتم…
“آدم ها بر اساس شرافتشان می روند”
به نظرم انسان های شریف با رفتنشان امید و انگیزه را در طرف مقابل نابود نمی کنند و او را یک عمر در برزخی از “چراها” نمی گذارند
برای رفتن دلیل می آورند و هر چند تلخ، حقیقت را می گویند و ثابت می کنند اگر کسی رفتنی می شود پایان تمام آمدن ها رفتن نیست و قطعا زندگی ادامه دارد و “مردانه می روند”.
نه شبیه عده ای دیگر با دروغ، با بهانه!
نه شبیه آنهایی که با توجیه های مسخره درد رفتن را بیشتر می کنند
و اصلا مهم نیست اگر طرف مقابل شان از ترس رفتنی مشابه برای همیشه چشمش را روی تمام آمدن ها ببندد…
به نظرم نوع رفتن آدم ها مهم تر و حساس تر از دلیل رفتن شان است
و به عده ای باید گفت “لیاقت ماندن اگر ندارید شرافت رفتن داشته باشید”!

#فرشته_رضایی

تمامی حقوق برای فرشته رضایی محفوظ است. ©1400