به دنیا اومدن…

نمیدونم چند نفر در دنیا هستند که از صمیم قلب از به دنیا اومدنشون و از اینکه پا به این زندگی گذاشتند احساس رضایت می کنند یا چند نفر در دنیا بارها و بارها به خودشون گفتند کاش هرگز به دنیا نمیومدم…
اما من هر بار بهش فکر کردم نتونستم قاطعانه جواب بدم…
چون هر وقت خواستم بگم بله از به دنیا اومدنم راضی ام، یادم اومده که تا امروز زندگیم بدون مشکل نبوده و گاهی زخم هایی خوردم که تا ابد جاشون در دل و روحم باقی میمونه…
و هر وقت خواستم بگم راضی نیستم دیدم بی انصافیه چون اتفاقات قشنگ زندگیم به یادم اومده که طعمشون فراموش شدنی نیست و یاد آدمهایی افتادم که با حضورشون به لحظه هام رنگ و نور و عشق آوردن…
راستش اینو فهمیدم زندگی بدهکار هیچکس نیست، با هیچکس قول و قرار نزاشته یا پای هیچ سند و مدرکی رو امضا نکرده که دقیقا همونطوری پیش بره که ما دوست داریم…
اما برای گذشتن از این راه پر پیچ و خم و برای رد شدن از سر بالایی نفسگیر زندگی نیاز به انگیزه هست نیاز به بهانه هست به کسانی نیاز هست که هر جا گیر کردی دستت رو بگیرند و بکشندت بالا…
به آدمهای دوست داشتنی زندگیم، کسانی که در این سالها انگیزه ی من برای ادامه دادن بودند، که فکر می کنم احساس خوشبختی می کنم
و اگر من تونستم تا اینجای زندگیم انگیزه ای باشم که حتی یک نفر احساس خوشبختی کنه از به دنیا اومدنم به شدت خوشحالم…

#فرشته_رضایی

مامان! اگه بهم گفته بودی…

مامان!
اگه بهم گفته بودی
دنیا پر از خشم و جنگ و نفرته هیچوقت به دنیا نمیومدم
اگه گفته بودی پر از اشک و خونه پر از ظلم و غرور و خودخواهیه پر از حسرت و ناکامیه، پر از دلتنگیه،
پر از نرسیدنه هیچوقت به دنیا نمیومدم…
اگه گفته بودی قراره هزار بار زمین بخورم و سرم از هزار جا با سنگ های سرنوشت بشکنه
اگه بهم گفته بودی قراره دلم زخمی بشه و روحم هزار بار زخمی تر،
اگه از بی عدالتی گفته بودی از تنهایی گفته بودی هیچوقت به دنیا نمیومدم…
من نمی‌دونم بچه های به دنیا نیومده رو کجا نگه میدارن، اصلا جای خوبیه یا نه!
اما اگه از اوضاع درهمِ این دنیا بهم گفته بودی همونجا میموندم و هیچوقت به دنیا نمیومدم…

اما مامان!
اگه به دنیا نمیومدم هیچوقت فرصت در کنار تو بودن و داشتن آدم های خوب زندگیم رو پیدا نمیکردم
هیچوقت طعم عشق و دلبستگی رو نمیچشیدم و با دوست داشتن روحم به پرواز درنمیومد و هیچوقت امیدواری رو تجربه نمیکردم
می‌خوام بگم اینجا که ایستادم
از تمام دنیا و زندگی و اتفاق هاش
« همین دلخوشی ها ما را بس…»
خوشحالم که هستم

#فرشته_رضایی

میگن امروز تولدمه

میگن امروز تولدمه…
اما من هیچوقت دلم نمیخواد خودمو به اعداد و ارقام محدود کنم 
و به نظرم تاریخ تولد یک انسان صرفا روزی نیست که از شکم مادر متولد شده
به نظرم یه آدم توی عمرش بارها و بارها متولد میشه
مثلا هر بار که از ته دلش احساس خوشحالی میکنه هر بار که بعد از یک زمین خوردن اساسی پا میشه و ادامه میده اولین باری که عشق رو لمس می کنه اولین باری که احساس ناب دوست داشتن پاشو به زندگیش میزاره…
هر وقت از یک مسیر اشتباه برمیگرده یا زمانی که با خاطرات تلخش خداحافظی می کنه انگار تازه متولد شده…
لحظه ای که با محبتش باعث شادی دلی میشه یا جلوی شکستن قلبی و ریختن اشکی رو میگیره یا هر وقت کسی رو با تمام وجودش می بخشه
هر روزی که سعی می کنه خوب باشه و هر شبی که با احساس رضایت از خودش می خوابه انگار تولد دوباره ست
و من هر بار در زندگی هر کدوم از این حس ها رو تجربه کردم به خودم گفتم
تولدت مبارک رفیق…

#فرشته_رضایی

 

تمامی حقوق برای فرشته رضایی محفوظ است. ©1400