دوست داشتنت بهانه نمی خواهد تو بی ادعاترین خواسته ای تو خودِ شعری که عاشقانه جاری شده ای! تو خورشیدی، تو آفتابی که با هر نگاه از این زمستان رهایم می کنی تو بارانی، تو بهاری که با هر بار بردن نامم سبزترم می کنی تو هوایی آه… و چه بی هوا دوست دارمت! چه بی اندازه نفس می کشمت! از تو چه بگویم چطور بگویم که عاشقت شده ام که عشق پیش تو احساس کوچکی ست. به سویت می آیم آغوش باز کن آغوش باز کن که تمام سهم من از دنیا میان دستهای توست!